روزگار رهایی

گزینش و تصحیحی بر روایات "روزگار رهایی"، ترجمه علی اکبر مهدی پور

روزگار رهایی

گزینش و تصحیحی بر روایات "روزگار رهایی"، ترجمه علی اکبر مهدی پور

روزگار رهایی

روزگار رهایی
ترجمه یوم الخلاص
نویسنده: کامل سلیمان
مترجم: علی اکبر مهدی پور

با توجه به این که مولف گرانقدر، به هنگام نگارش کتاب مآخذ روایات را یادداشت نکرده، سپس به درخواست دوستان و خوانندگان برای چاپ سوم به جمع آوری مآخذ پرداخته، از این رو در ذکر ارجاع دقت کافی ننموده و به صرف تطابق محتوای روایت اکتفا نموده است.
در این وبلاگ برآنیم تا روایات وارده در کتاب روزگار رهایی را تک تک مورد بررسی قرار داده و متن های مشابه روایات را به همراه منابع دقیق ذکر نماییم.

امام صادق علیهالسلام یکی از اصحاب را مشاهده نمود که از طول غیبت حضرت ولی‌عصر عجلاللهتعالیفرجه دچار شگفت شده است، چنین فرمود:

237. ان الله تعالی ادار فی القائم منا ثلاثه ادارها لئلاثه من الرسل:

قدر مولده تقدیر مولد موسی، و قدر غیبته تقدیر غیبه عیسی، و قد رابطاءه تقدیر ابطاء نوح، و جعل له من بعد ذلک عمر العبد الصالح دلیلاً علی عمره

خدای تبارک‌وتعالی سه ویژگی سه تن از پیامبران را در قائم ما عجلاللهتعالیفرجه جاری ساخته است: ولادت او را همچون ولادت حضرت موسی قرار داده است. غیبت او را همانند غیبت حضرت عیسی مقرر ساخته است. عمر طولانی او را چون عمر طولانی حضرت نوح قرار داده است. آنگاه به بنده صالح خود حضرت خضر عمر طولانی داده تا دلیل عمر طولانی او باشد.[1]

و در حدیث دیگری در همین رابطه می‌فرماید:

238. و اما العبد الصالح الخضر، فان الله تبارک‌وتعالی ما طول عمره لنبوه قدرها له ولا لکتاب ینزل علیه، ولا لشریعه ینسح بها شریعه من کان قبله من الانبیاء، ولا لامامه یلزم عباده الاقتداء بها، ولا لطاعه یفرضها له، بل ان الله تبارک‌وتعالی لما کان فی سابق علمه ان یقدر فی عمر القائم فی ایام غیبته، و علم من انکار عباده لمقدار ذلک العمر فی الطول، طول عمر العبد الصالح من غیر سبب. فما اوجب ذلک الا لعله الاستدلال علی عمر القائم، و لیقطع بذلک حجه المعاندین، لئلا یکون للناس علی الله حجه

اما بنده صالح، حضرت خضر علیهالسلام که خدای تبارک‌وتعالی برای او عمر طولانی داده است، برای این نیست که در آینده به پیامبری برگزیده شود، یا کتابی بر او نازل شود، یا شریعتی برای او تشریع گردد تا به وسیله آن ادیان پیشین نسخ شود، یا رهبری امتی به او اعطا شود و اطاعتش واجب گردد، بلکه فقط برای این است که در علم ازلی خدای تبارک‌وتعالی مقدر بود که عمر قائم ما در زمان غیبت بسیار طولانی باشد و می‌دانست که بسیاری از مردمان، این عمر بسیار طولانی را انکار خواهند نمود، خدایش او را عمر بسیار طولانی داد، بدون اینکه سبب دیگری داشته باشد، بلکه فقط برای اینکه با عمر طولانی او به عمر طولانی حضرت قائم عجلاللهتعالیفرجه استدلال گردد. و بدین وسیله حجت بر دشمنان لجوج تمام شود، تا مردمان را در پیشگاه خدا حجتی نباشد.[2]

در روایات بسیاری از حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله و امامان معصوم علیهمالسلام به ما رسیده است که در قائم آل‌محمد صلیاللهعلیهوآله سنتی از حضرت نوح هست و آن عمر طولانی آن حضرت است، و در همه این روایات این نکته به صورت قطعی و تردید ناپذیر مطرح شده است. حتی یک‌بار امام صادق علیهالسلام انکار منکران را تقبیح نموده، چنین فرمود:

239. ما تنکرون ان یمدالله لصاحب هذا الامر فی العمر کما مد لنوح علیه‌السلام فی العمر؟!!

چرا نمی‌پذیرند که خداوند عمر صاحب این امر را طولانی گرداند، چنانکه عمر حضرت نوح علیه‌السلام را طولانی نموده بود؟!! [3]

یک‌بار دیگر چنین فرمود:

240. ان ولی الله یعمر: عمر ابراهیم الخلیل عشرین و ماه سنه، و کان یظهر فی صوره فتی موفق ابن ثلاثین سنه. لو خرج القائم انکره الناس، یرجع شابا موفقا

ولی خدا عجلاللهتعالیفرجه از عمر طولانی برخوردار خواهد بود. حضرت ابراهیم خلیل علیهالسلام 120 سال عمر کرد ولی به صورت جوان نیرومند 30 ساله در میان مردم ظاهر می‌شد. قائم ما نیز به صورت جوانی نیرومند ظهور می‌کند، که مردمان او را انکار می‌کنند.[4]

برای ما که پیرو فرمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله و امامان اهل‌بیت علیهالسلام هستیم هیچ‌یک از این‌ها جای شگفت نیست، اما عمر طولانی چندین هزارساله برای بندگان صالح خدا چون خضر و عیسی و برای بندگان ناشایستی چون شیطان و دجال واقع شده است، چنانکه درگذشته گفتیم و بعداً نیز در این زمینه سخن خواهیم گفت. اما در مورد اینکه به صورت جوان نیرومندی ظاهر می‌شود، داستان‌های جالب‌تری هست:

گفته می‌شود که عزیر با اهل‌بیت خود عازم سفر شد و همسرش حامله بود. عزیر در آن روز 50 سال داشت، خدایش او را صدسال تمام میراند، آنگاه زنده ساخت و به صورت یک فرد 50 ساله به اهل‌بیت خود بازگشت، پسرش از او استقبال کرد، در حالی که صدسال داشت!.

آیا داستان عزیر، و استقبال پسر صدساله از پدر پنجاه‌ساله شگفت‌انگیزتر است، یا عمر طولانی حضرت ولی‌عصر عجلاللهتعالیفرجه؟!

و شگفت‌انگیزتر از آن داستان نصر بن دهمان از قبیله غطفان است که 190 سال زندگی کرده، سپس به صورت جوان شاداب و با طراوت بازگشته و حیرت و تعجب معاصرین خود را برانگیخته است!!!

داستان نصر بن دهمان به عنوان شگفت‌انگیزترین داستان عرب در منابع تاریخی آمده است.[5] معروف است که خداوند به زلیخا نیز جوانی و زیبایی‌اش را بازگردانید و حضرت یوسف علیهالسلام با او ازدواج کرد.!.

در برابر شگفتی‌های جهان آفرینش، ما خیال می‌کنیم طول عمر حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه موجب شگفت هم نخواهد بود، زیرا او حجت خداست، خدایش او را سالم و تندرست، با اعصابی نیرومند و نسوجی قوی و عضلاتی محکم آفریده است، و بدون یک عامل خارجی چون زهر و شمشیر مرگ به سراغ او نخواهد آمد، چنانکه دیگر امامان معصوم علیهمالسلام نیز چنین بودند.

حتی انسان عادی نیز پیش از آنکه یک اختلالی در نظام زندگی‌اش پدید آید و قسمتی از اندام‌هایش را از کار بیندازد از دنیا خارج نمی‌شود... که ما در اینجا این موضوع را از جنبه‌های: دینی، طبیعی و زیست‌شناسی مورد مطالعه قرار می‌دهیم.

 


طول عمر از دیدگاه قرآن

طول عمر یک انسان در برابر شگفتی‌های آفرینش او به قدری ساده است، که جای شگفتی نباید قرار بگیرد.

آفریدگاری که انسان را از نیستی آفریده است، چگونه ممکن است پس از پوشیدن لباس هستی، از ادامه و اطاله هستی ناتوان باشد؟!

قرآن کریم در مورد خلقت انسان می‌فرماید:

ما انسان را از مشتی گل آفریدیم، سپس او را نطفه‌ای ساختیم در جایگاهی محکم، آنگاه نطفه را به صورت علقه – خون بسته – درآوردیم، و علقه را تبدیل به مضغه گوشت جویده نمودیم. و سپس مضغه را به صورت استخوان در آوردیم. آنگاه روی استخوان‌ها را با گوشت پوشانیدیم، سپس او را به گونه‌ای دیگر آفریدیم. پس مبارک است خداوندی که بهترین خالق‌هاست.[1]

و در سوره‌ای دیگر می‌فرماید:

ما انسان را به بهترین معیارها آفریدیم.[2]

خداوند قادر متعال که انسان را به عنوان بهترین الگو آفریده، و او را به صورت قطره‌ای آب، از صلب پدران به رحم مادران انتقال داده، نه ماه تمام در شکم مادر صورتگری نموده، به هر شکلی که خواسته درآورده، این‌همه جهازها به او داده، آنگاه همه این جهازها را به کار انداخته، که اگر یکی از این جهازها ناقص باشد، پزشکان جهان از تکمیل آن ناتوان هستند، چگونه ممکن است، از اعطای عمر طولانی برای یکی از بندگانش ناتوان باشد؟!!.

قرآن کریم در مورد آفرینش انسان از قطره‌ای آب گندیده چنین می‌فرماید:

مگر نه این است که قطره‌ای بود از منی ریخته شده؟! [3]

و در سوره‌ای دیگر می‌فرماید:

مگر شما را از آبی پست نیافریدیم؟! که سپس آن را در جایگاهی محکم قرار دادیم.[4]

آری، خداوند قادر توانا، انسان را از چند مولکول آب بی‌مقدار آفریده و آن را در جایگاهی محکم قرار داده، تا از حالت نطفه به حالات عَلَقه، مُضغه، بافت استخوانی، پوشش عضلانی، خون و رگ و دیگر اندام‌های حیاتی تبدیل شود...

ولی همین انسان زبون و بیچاره که این مراحل مختلف را پشت سر نهاده و توانسته روی پای خود بایستد، همه این‌ها را فراموش کرده، به انکار صانع برمی‌خیزد!

انسان را از نطفه‌ای آفرید، پس او ستیزه گری آشکار است.[5]

وای بر انسان که گذشته خود را فراموش کرده، سرنوشت بعدی خود را هم نادیده می‌گیرد که به زودی دیده از این جهان فرو خواهد بست و نزدیک‌ترین علاقمندانش با شتابی فراوان او را در زیر خاک‌ها مدفون خواهند ساخت، تا بوی متعفن لاشه‌اش زیر خاک پنهان شود! ولی او بین این دو مبدأ و منتهی، آن‌قدر بلندپروازی دارد که به آفریدگار آسمان‌ها و زمین اعلام دشمنی می‌کند!!

ولی او نباید آن‌قدر به خودش خوش‌بین باشد که جهان را در محدوده مردمک دیدگان خود محدود ببیند و غفلت کند از اینکه این جهان پهناور در کاسه چشم او نمی‌گنجد، کجا رسد به آفریننده آن؟!

دیدگان، او را درک نکنند، ولی او دیده‌ها را درک می‌کند.[6]

انسان امروز علیرغم دانش و بینش وسیع خود، که توانسته از کره خاکی گامی فراتر نهاده، بر فراز کره ماه پیاده شود و هم اکنون در صدد تسخیر کره مریخ برآمده است، علیرغم این‌همه پیشرفت سریع او در دانش و تکنیک هنوز هم به آنچه می‌فهمد چشم می‌دوزد و در مورد آنچه در مغز کوچک او نمی‌گنجد به دشمنی برمی‌خیزد و کودکانه انکار می‌کند!.

او هر روز با هزاران مجهول روبرو می‌شود و در زندگی روزمره خود وجود هزاران مجهول را اعتراف می‌کند و در صدها موضوع به دلیل این‌که تخصص ندارد، اظهار نظر نمی‌کند، ولی هنگامی که مسائل متافیزیک مطرح می‌شود، به خود اجازه می‌دهد که در اطراف آن به نفی و اثبات بپردازد و آنچه را که با عقل ناقص خود درک نکند، تکذیب نماید!

داستان طول عمر حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه نیز یکی از این مسائل است، که هر کس نتوانسته راز آن را درک کند به انکار آن برخاسته است.

بقای حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه در این مدت یازده قرن و نیم به خواست و اراده ما نبود بلکه به مشیت خدای قادر حکیم بود، که همه چیز در دست با کفایت اوست. ما اگر بخواهیم فقط یک لحظه بیش از آنچه مقدر است در این جهان زندگی کنیم، قادر نخواهیم بود، ولی اگر او بخواهد به یکی عمر میلیونی بدهد برای او بسیار ساده و آسان است. هم اوست که به حضرت نوح عمر چندین هزارساله داده است، که به تصریح قرآن کریم بعد از بعثت و پیش از طوفان، مدت 950 سال در میان قوم خود زندگی کرده، و آن‌ها را به‌سوی خدا دعوت نموده است.[7] اما کل عمر شریفش خیلی بیش از این بوده، که تا 2700 سال نوشته‌اند.

برای طول عمر حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه حکمت‌هایی است که خدای حکیم آن‌ها را منظور ساخته است، چنانکه برای طول عمر حضرت عیسی و صعودش به آسمان‌ها حکمت‌هایی هست که یکی از آن‌ها ایمان آوردن اهل کتاب به هنگام نزول اوست، که احدی از اهل کتاب در روی زمین باقی نمی‌ماند جز اینکه به او ایمان می‌آورد، [8] و به کمک دولت حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه می‌شتابد.

این نکته را نباید فراموش کرد که عمر طولانی حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه در مقایسه با عمرهای کوتاه عصر ما، طولانی محسوب می‌شود وگرنه در برابر عمرهای چند هزارساله عمر حضرت نوح و لقمان بسیار ناچیز است!. ما اگر حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه را یکی از اولاد حضرت نوح فرض کنیم، پس از هزار و اندی سال اول جوانی او به شمار خواهد آمد و تازه وقت ازدواجش فرا خواهد رسید، چنانکه در عصر حضرت نوح بسیار اتفاق می‌افتاد که در هشتصد و نهصد سالگی برای اولین بار ازدواج می‌کردند، و احیاناً با دختران چند صدساله!.

و نباید از نظر دور داشت که حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه به آخرالزمان بستگی دارد و در آخرالزمان ظهور خواهد کرد تا بدین‌وسیله خبرهای جد بزرگوارش اثبات شود.

و اما مسئله طول عمر و اثبات امکانان از نظر علمی به طوری که بحث خواهیم کرد، امروزه زیر پا افتاده محسوب می‌شود و همه پزشکان و زیست‌شناسان در جستجوی راه‌های وصول به آن گام‌هایی برداشته و برمی‌دارند، تا به وسیله پیوند اعضا، سرویس بافت‌های بدن و ترمیم پوسیده‌های آن‌ها بلکه عمر طولانی و شادابی جوانی را به انسان قرن 21 به ارمغان آورند!.

یعنی آن‌ها دقیقاً به دنبال چیزی هستند که خداوند به حجت خود عطا فرموده است. بگذار مغزهای کوتاه‌نظر آن را انکار کند و کوته‌فکری خود را اثبات نماید!.

بگذار این‌ها نیز در کفر و الحاد تا سر حد ویکتور هوگو پیش بروند و سرشان به این سنگ و آن سنگ بخورد و به هوش آیند!.

آورده‌اند که ویکتور هوگو، فیلسوف معروف فرانسوی که عمری را به تدریس فلسفه کفر و الحاد سپری کرده، در 86 سالگی مشغول تدریس فلسفه خود بود که ناگاه رعد و برق وحشت‌انگیزی درگرفت و ترس و وحشت بر کلاس درس مستولی شد، ویکتور هوگو که خود بیش از شاگردان ترسیده بود، یک‌مرتبه فریاد کشید که: بار خدایا! ما را از این بلا نجات ده.!!.

همین فریاد استاد که ناخودآگاه از فطرت او سرچشمه گرفت و در گوش شاگردان طنین انداخت، فطرت شاگردان را بیدار ساخت و یک‌مرتبه داد زدند: چه شد استاد؟! چگونه است که خدا را به یاری طلبیدی؟! تو که یک عمر به ما گفتی خدایی در کار نیست!!!

او نیز پس از مطالعه فراوان به این نتیجه رسید که خداشناسی فطری است و هنگامی که انسان دستش از همه علل طبیعی کوتاه می‌شود، پرده‌ها کنار می‌رود، فطرت بیدار می‌شود و انسان ناخودآگاه به‌سوی او می‌شتابد و او را به یاری می‌طلبد.

یکی از رمزهای طول عمر حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه که برای مردم عصر ما به خوبی روشن است، آسایش خطر و آرامش باطن اوست که به دور از اندیشه خوراک و پوشاک و مسکن و تجارت و چک و سفته و غیر آن در گوش‌های آرام به عبادت و اطاعت خالق مشغول بوده، از هر اندیشه‌ای فارغ و از هر غم و اندوهی آسوده‌خاطر است. کیست که اثر شکننده رویدادهای تلخ زندگی را بر دوش خود احساس نکند؟ و تأثیر آن را در کوتاهی عمر درک ننماید؟!

کسی که در پرتو عنایات خاص خدا از هر اندیشه‌ای فارغ است و در برابر هیچ رویداد نامطلوبی مسئولیتی ندارد و شب و روز هدفی جز پرستش حق‌تعالی ندارد، بسیار طبیعی است که همواره از سلامت مزاج برخوردار بوده، هیچ خطری سلامتی او را تهدید نکند.

طول عمر حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه به دلایل قطعی منقول از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و پیشوایان معصوم علیهمالسلام ثابت است و منطق عقل آن را رد نمی‌کند، و غیبت او آزمایش خدای تبارک‌وتعالی در حق ما امت اسلامی است. هیچ مانعی عقلی و یا اعتقادی از عمر چند هزارساله حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه نیست، زیرا پیروان همه ادیان بر بقای حضرت عیسی و حضرت خضر و شیطان لعین اتفاق نظر دارند.[9]

اگر عمر حضرت خضر را از زمان حضرت موسی به حساب بیاوریم، او هم اکنون در حدود شش‌هزارساله می‌باشد، که بعد از این هم تا پایان جهان زنده خواهد بود. روی این بیان حضرت مهدی علیهالسلام هر قدر عمر طولانی داشته باشد، همواره بیش از چهار هزار و پانصد سال کوچک‌تر از حضرت خضر علیهالسلام خواهد بود! از این رهگذر هر کس در مورد عمر طولانی حضرت مهدی علیهالسلام دچار شگفت شود، باید در مورد حضرت خضر دچار شگفت گردد، که چهار هزار و پانصد سال بزرگ‌تر از اوست! و در عین حال همه ادیان آسمانی زنده جاوید بودن او را به رسمیت شناخته‌اند و همه اقوام و مذاهب مختلف یهود و نصاری و اسلام آن را پذیرا شده‌اند. چگونه است که عمر شش‌هزارساله را در مورد یکی از بندگان صالح خدا می‌پذیرید و عمر یک‌هزارساله را در مورد یکی دیگر از بندگان صالح خدا مورد تردید و انکار قرار می‌دهید؟! مگر نه این است که قدرت خدا عمومی است؟ و در مورد همگان ساری و جاری است؟ و حکم امثال در امکان و عدم امکان یکسان است؟!.

اگر حضرت نوح علیهالسلام در عصر حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله به دنیا آمده بود، هم اکنون اوایل جوانی او بود! و ما از آن دچار شگفت شده بودیم!. در مورد حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه نیز می‌توانیم همان مقدار دچار شگفت شده، بگوییم: چنین عمر طولانی از نظر علمی و عقلی ممکن است و از نظر قرآن و تاریخ واقع شده است ولی در عصر ما با این عمرهای کوتاه چنین عمری خارق عادت است. اگر ضعف ایمان و سستی اعتقاد در مورد مبدأ و معاد نبود، هرگز احدی عمر طولانی حضرت مهدی را تکذیب نمی‌کرد. زیرا خدایی که انسان را از مشتی خاک (حضرت آدم) و چند مولکول آب بی‌مقدار (بنی‌آدم) آفریده است، هرگز از ابقای آن بعد از آفرینش ناتوان نخواهد بود. قرآن کریم ما را راهنمایی می‌کند که برای انسان و دیگر جانداران عمری بسیار دراز، از عصر حضرت یونس تا فرا رسیدن روز رستاخیز امکان‌پذیر است! آنجا که می‌فرماید:

فلولا انه کان من المسبحین، للبث فی بطنه الی یوم یبعثون

اگر نبود اینکه حضرت یونس از تسبیح کنندگان بود، هرآینه در شکم ماهی تا روز رستاخیز درنگ می‌کرد.[10]

از این آیه استفاده می‌شود که اگر حضرت یونس در شکم ماهی خدا را تسبیح نمی‌گفت، تا روز رستاخیز در شکم ماهی می‌ماند و لازمه آن امکان عمری بسیار طولانی برای انسان و ماهی است، که عمر طولانی حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه در بربر آن بسیار ناچیز است. بدیهی است اگر مقدر بود که حضرت یونس در شکم ماهی تا روز رستاخیز بماند، می‌بایست عمر ماهی نیز تا روز رستاخیز به درازا بکشد!

چنین عمری برای حضرت یونس علیهالسلام آن‌هم در شرایط بسیار نامساعد شکم ماهی از نظر قرآن ممکن شناخته می‌شود، کجا رسد به عمر بسیار کوتاه حضرت مهدی (در مقایسه به چنین عمر طولانی) آن‌هم در عالی‌ترین شرایط ممکن، که به دست توانای حضرت حق برای زندگی آن حضرت تأمین شده است!!

 


طول عمر از دیدگاه زیست‌شناسان

پزشکان قرن معاصر و دانشمندان بیولوژیست (زیست‌شناس) بعد از ده‌ها سال تجربه و آزمایش و سپری کردن عمری طولانی در کنج آزمایشگاه، به این نتیجه رسیده‌اند که: همه بافت‌های مهم بدن انسان از عمر جاوید برخوردار است و اگر عاملی پیش نیاید که رشته عمر آن‌ها را بگسلد، برای همیشه زنده خواهند ماند!.

امروز از نظر پزشکان و زیست‌شناسان امکان عمر بسیار طولانی برای انسان در شرایط مناسب، قطعی و تردید ناپذیر شده است. و از نظر آن‌ها مسلم شده که اگر به نسوج و بافت‌های اولیه بدن انسان غذای لازم برسد و شرایط زیست فراهم باشد و عوارض خارجی رشته آن را قطع نکند، این بافت‌ها برای همیشه زنده و پاینده خواهند بود. از این رهگذر هیچ مانعی ندارد که در شرایط مساعد افرادی هزاران سال زندگی کنند، چنانکه در قرن‌های اخیر شاهد افراد بسیاری بوده‌ایم که بیش از 200 سال زندگی کرده‌اند و برخی از آن‌ها از مرز 250 سال نیز گذشته‌اند. اگر مشیت خدا نیز به آن ضمیمه شود، دیگر بافت‌های بدنش از طرف هیچ عارضه‌ای تهدید نخواهد شد و رشته عمرش هرگز گسسته نخواهد گردید و عمرهای چند هزارساله برای او زیر پا افتاده به شمار خواهد آمد.

دانشمندان زیست‌شناس پس از یک‌عمر مطالعه در مسائل بیولوژی به این نتیجه رسیده‌اند که: جای شگفت است که انسان می‌میرد، در حالی که بافت‌ها و سلول‌های بدن او برای مدت نامحدودی قابل زندگی است!!!

بیولوژیست‌ها معتقدند که زندگی دلیل نمی‌خواهد، مرگ دلیل می‌خواهد!

آن‌ها معتقدند که در امکان هر موجود زنده است که تا مدت درازی زنده بماند، چنانکه در سرتاسر جهان آمار مرگ و میر اطفال کاهش فراوان یافته است. بیولوژیست‌ها معتقدند اگر انسانی تحت مراقبت صحیح پزشکان و در شرایط مساعد طبق برنامه بهداشتی زندگی کند تا مدت بسیار طولانی می‌تواند با طراوت جوانی زنده بماند.

بدیهی است که تعجب مردم از طول عمر حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه به این جهت است که افراد دیگری در عصر ما به چنین عمر طولانی دسترسی ندارند، و اگر در عصر ما نیز چون روزگار باستان در هر منطقه‌ای ده‌ها نفر از عمر چندین هزارساله برخوردار بودند، دیگر کسی دچار شگفت نمی‌شد.

اگر بگوییم طول عمر حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه خرق عادت است، معنایش این نیست که محال است، بلکه معنایش این است که در عصر ما تعداد افرادی که به چنین عمری برسند بسیار کم است، از این رهگذر خارق عادت به شمار می‌آید. هنگامی که صفحات تاریخ از اسامی و شرح زندگی دراز عمران پُر است، چرا در مورد حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه دچار شک و تردید می‌شویم؟!

دانشمندان زیست‌شناس عمر طولانی را نه برخلاف عقل می‌دانند و نه برخلاف نوامیس طبیعت. آن‌ها می‌گویند: آنچه برخلاف طبیعت است مرگ است که رشته زندگی را می‌گسلد. این ما هستیم که نمی‌دانیم چگونه باید بر موانع خارجی پیروز شویم؟! اما حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه به خواست خدا این توفیق را پیدا کرده است، که عمر مقدرش را به طور کامل استیفاء کند. این توفیق به خواست خدا و به یاری خداست که در قرآن کریم قدرت بیکران خود را درزمینهٔ آفرینش بشر ستوده است.[1]

پرواضح است که رعایت اصول بهداشتی، زندگی را گوارا نموده، جسم را تندرستی، و روح را نشاط می‌بخشد و تأثیر آن در طول عمر جای تردید نیست. چنانکه رعایت آن اصول در عصر ما بسیاری از بیماری‌ها را ریشه کن ساخته و مقداری از بیماری‌ها را مهار نموده، و میانگین عمر انسان را تا دو برابر قرن نوزدهم افزایش داده است.

نتیجه طبیعی این مطلب، این است که اگر انسانی از همه اصول بهداشتی آگاه باشد و دقیقاً آن‌ها را به کار ببندد و قدرت آن را داشته باشد که از هوای سالم تنفس کند و هر کجا که محیط‌زیست آلوده است از آنجا دوری گزیند، عمر بسیار طولانی توأم با طراوت جوانی خواهد داشت.

از سوی دیگر طعام ساده نیز (چون مواد گیاهی و لبنیات) که در اثنای گوارش مواد زائدی از خود به جای نمی‌گذارد، اگر انسان به آن‌ها مداومت داشته باشد و در مصرف آن‌ها از افراط و تفریط دوری گزیند، تأثیر بسیار مطلوبی در درازی عمر و پایداری جوانی خواهد داشت. و اگر هوای سالم، استراحت کامل و تلاش متناسب، و تن تندرست نیز با آن همراه باشد، تأثیرش چند برابر خواهد شد. چنانکه در مورد دراز عمران خوزستان ایران و قفقاز شوروی، عوامل یاد شده به اثبات رسیده است.

 

[1] مرسلات: 23


دراز عمران تاریخ

پیش از آنکه گروهی از دراز عمران تاریخ را از منابع معتبر بازگو کنیم، چند نمونه از خوارق عادت را در اینجا می‌آوریم و در این مطلب روی سخن ما با طبیعیون است که در جهان طبیعت به تصادف عقیده دارند:

شما که در جهان طبیعت تصادف را پذیرفته‌اید و معتقدید که همه این نظام متقن و محکم از روی تصادف به وجود آمده است، لابد این را هم می‌پذیرید که در این جهان پهناور صدها مسئله برخلاف روال طبیعی انجام پذیرفته است و به عبارت دیگر تصادف در تصادف پدید آمده است، از جمله نوزادهای عجیب و غریب و استثنایی:

نوزادهای دوقلو، که بسیار اتفاق افتاده است!.

زایمان‌های دوقلویی که سه بچه آورده است!.

زایمان‌های دوقلویی که پنج کودک در طی یک زایمان به دنیا آمده است، چنانکه در فرانسه روی داده است!.

کودکی که به صورت بره گوسفند در عراق به دنیا آمد!!

کودک‌های شش انگشتی!.

کودکی با دو قلب، یکی در سمت راست و دیگری در سمت چپ بدن!.

کودکی با دو سر، دو قلب، و با آلت تناسلی مذکر و مؤنث!!

انسانی که با دم حیوانی، که هم اکنون زنده است!.

و هزاران مخلوقات استثنایی، که در آفرینش برخلاف روال عمومی اتفاق افتاده، و در رسانه‌های گروهی اعلام گردیده است.

شما که همه این‌ها را تصادف می‌دانید، پس چه مانعی دارد که طول عمر حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه نیز یکی از همین تصادف‌ها باشد؟!

گاهی کودکی چند روزه می‌میرد و گاهی چند ماه زنده می‌ماند و هنگامی چند سال و گاهی چند ده سال زندگی می‌کند، و گاهی به قرن دوم و هنگامی به قرن سوم زندگی گام می‌گذارد، کسی که صد سال زندگی می‌کند، ده برابر کسی که در ده‌سالگی مرده، زندگی کرده است، چه مانعی دارد که یکی هم هزار سال زندگی کند و ده برابر صد ساله‌ها زندگی کرده باشد؟!

کوتاه سخن اینکه عمر چندین هزارساله در تاریخ ثابت، در کتب آسمانی مندرج، از نظر علمی معقول و از نظر عقل ممکن است، پس چگونه می‌توان در چنین موضوعی تردید نمود؟! مگر اینکه کسی عمداً بخواهد لجاجت کند، که ما را به او گفتگو نیست:

آن‌ها قلب‌هایی دارند که با آن درک نمی‌کنند، چشم‌هایی دارند که با آن نمی‌بینند، و گوش‌هایی دارند که با آن نمی‌شنوند.[1]

ما در این بخش به طور فشرده امکان عقلی و اثبات علمی و دینی آن را به خوانندگان گرامی تقدیم نمودیم، ولی در عقیده تحمیل معنی ندارد، آن‌کس که بخواهد به لجاجت بگراید، به کسی جز خود آسیب نرساند. بگذار تا بیفتد و ببیند سزای خویش!.

از نظر خداشناس، طبیعی، دهری و یا هر مسلک دیگر:

وجود مهدی عجلاللهتعالیفرجه محال نیست.

ولادت مهدی عجلاللهتعالیفرجه محال نیست.

طول عمر مهدی عجلاللهتعالیفرجه محال نیست.

از نظر خداشناس، از هر آئینی که باشد، عمر هزارساله و دوهزارساله نه تنها ممکن، بلکه درگذشته دور و نزدیک واقع شده و هم اکنون نیز حضرت عیسی و خضر از صالحان، شیطان و دجال از طالقان زنده‌اند. و از نظر طبیعیون، هزاران نفر در تاریخ از عمر چند هزارساله به طور تصادفی اتفاق افتاده، در عصر ما نیز هیچ مانع علمی و عقلی از تکرار این تصادف در بین نیست. چه جهان بر اساس نظم دقیق باشد چنانکه موحدها می‌گویند و یا بر اساس طبیعت کر و کور باشد چنانکه طبیعیون می‌گویند.

پیروان همه ادیان آسمانی، بهشت و جهنم را جاویدان می‌دانند و معتقد هستند که اهل بهشت در بهشت جاوید، و اهل دوزخ در دوزخ ابدی می‌باشند، و هرگز پیر نمی‌شوند و نمی‌میرند. پس چه مانعی دارد که برخی از اولیای خدا، در دنیا نیز از چنین ویژگی برخوردار باشند؟!

از نظر عقل و دانش نیز کوچک‌ترین مانع علمی و عقلی در بین نیست و انشاء الله به زودی با ظهور قائم آل‌محمد صلیاللهعلیهوآله، این معنی برای همه جهانیان محسوس و ملموس خواهد شد.

اما از نظر کسانی که می‌گویند: تا چیزی را در زیر چاقوی آزمایش تشریح نکنیم، نمی‌پذیریم! آن‌ها خود، واقعیات فراوانی را پذیرفته‌اند که در طول هزاران سال نُضج گرفته است، آن‌ها چگونه به خود اجازه می‌دهند که چیزی را پیش از نُضج گرفتنش بدون دلیل ردّ کنند؟!

آن‌ها پذیرفته‌اند که:

زغال سنگ در طول هزاران سال به این صورت درمی‌آید!.

نفت در طول میلیون‌ها سال، قابل استفاده می‌شود!

الماس بعد از میلیون‌ها سال دست و پنجه نرم کردن با رویدادهای جهان طبیعت به صورت سنگ گران‌بها درمی‌آید!

و آن‌ها پذیرفته‌اند که هزاران منظومه شمسی در جهان پهناور کشف شده که میلیون‌ها برابر از خورشید ما بزرگ‌تر هستند و از ما به قدری فاصله دارند که تاکنون نور آن‌ها به ما نرسیده است، در حالی که نور آن‌ها با سرعت سرسام اوری (300 هزار کیلومتر در ثانیه) به ما نزدیک می‌شود!!

چگونه است که این همه عمر میلیونی در جهان طبیعت مورد پذیرش است، و فقط عمر هزارساله حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه مورد گفتگوست؟!

آنچه دانشمندان علوم طبیعی و علم هیئت از شگفتی‌های جهان آفرینش گفته‌اند، ما همه را می‌پذیریم ولی معتقدیم که همه این‌ها به دست قدرت حضرت احدیت پدید آمده است و این‌همه منظومه‌های شمسی که گفته‌اند، گوش‌های ناچیز از میلیون‌ها منظومه موجود در آسمان اول است که هنوز دانش بشری به کشف همه آن‌ها توفیق نیافته است و میلیون‌ها برابر آن‌ها در آسمان‌های دیگر ممکن است وجود داشته باشند!.

صاحب این قدرت عظیم و پهناور چگونه ممکن است از نگهداری یک انسان ناتوان باشد؟!

خدایی کین جهان پاینده دارد              تواند حجتی را زنده دارد

شما که می‌گویید: نفت و الماس و امثال آن‌ها بعد از میلیون‌ها سال نُضج می‌گیرند، اگر ما هم می‌گفتیم: مهدی ما بعد از میلیون‌ها سال آماده ظهور خواهد بود، برای شما مجال انکار نبود، در حالی که هنوز به هزار و دویست سال نرسیده است.

ای انسان عنود، چگونه است رقم‌های میلیونی را آنجا ساده می‌نگرید، و رقم هزاری را اینجا تحمل نمی‌کنید؟!

اما تو یا مسلمان! چگونه است که طول عمر حضرت مسیح را می‌پذیری و در مورد حضرت مهدی دچار تردید می‌شود؟! آیا به برخی از آیات کتاب ایمان می‌آورید و به برخی دیگر کفر می‌ورزید؟.[2] در حالی که همه آیات قرآن از جانب خداوند حکیم و علی‌ام است.[3]

هیچ تردیدی نداریم در اینکه طول عمر و غیبتش عقلاً و نقلاً ممکن است، و آنان که در این رابطه تردید دارند، به زودی با دیدن برق شمشیرش شک و تردیدشان برطرف می‌شود.

خداوندی که موسی را در تابوتی بر روی آب نیل در آن شرایط سختی که بر پسربچه‌های بنی‌اسرائیل پیش آمده بود، نگهداشت، و آن خدایی که حضرت خضر را از عهد حضرت موسی تاکنون نگهداشته، و آن خدایی که حضرت عیسی را نزدیک دو هزار سال است نگهداشته است، می‌تواند حضرت بقیه‌الله را نیز تا فرا رسیدن روز موعود از گزند زمین و زمان نگه بدارد، تا فرمان ظهور فرا رسد و پرچم حق بر فراز کره خاکی به اهتزاز درآید. به امید آن روز.

در پایان این بخش تعدادی از دراز عمران تاریخ را که بیش از هزار سال عمر کرده‌اند، نام می‌بریم. علاقمندان به منابع یاد شده در پاورقی مراجعه کنند:

1. عوج بن عناق، 3600 سال و مادرش بیش از 3000 سال عمر کرده بود.

2. ذوالقرنین، که 3000 سال عمر کرد.

3. ضحاک (بیوراسب)، 1200 سال.

4. حضرت نوح، که عمر او را بین 1750 تا 2750 سال نوشته‌اند.

5. فریدون پسر آبتین، که هزار سال عمر کرد و 500 سال سلطنت نمود.

6. ضحاک دوم، 1000 سال.

7. یکی از پادشاهان ایرانی که عید نوروز را ایجاد کرد، 2500 سال.

8. لقام حکیم، 3500 سال.

9. ریان بن دومغ، پدر عزیز مصر که معاصر حضرت یوسف بود، 1700 سال.

10. دومغ، پدر ریان یاد شده، 3500 سال. و....[4]

این‌ها و صدها نفر دیگر که هزاران سال عمر کرده‌اند، صرفاً برای این است که انسان برای 70-80 سال آفریده نشده است، بلکه از آزمایش‌های انجام شده بر بافت‌های بدن انسان به این نتیجه رسیده‌اند که انسان حداقل برای ده هزار سال آفریده شده است.

چگونه است که با این همه تأکید علم پزشکی و زیست‌شناسی بر امکان طول عمر و وقوع عمرهای سه‌هزارساله و سه هزار و پانصدساله در افراد عادی، در مورد حضرت ولی‌عصر عجلاللهتعالیفرجه که هنوز به 1200 سال نرسیده، تردید می‌کنند؟!.[5]

اگر جاهل تردید کند، خیلی مهم نیست، ولی اگر شخص تحصیل کرده و کتاب خوانده و آشنا با الفبای علوم روز تردید کند بسیار جای تأسف و تعجب است.

در روایات اهل‌بیت از تردید جاهلان و انکار منکران در عصر غیبت بسیار گفتگو شده است و در برخی روایات از تردید و انکار در ایام ظهور نیز سخن رفته است:

امام حسن مجتبی علیهالسلام می‌فرماید:

241. لوقام المهدی لانکره الناس، لانه یرجع الیهم شابا و هم یحسبونه شیخا کبیرا!

هنگامی مهدی قیام کند، مردمان به انکار برمی‌خیزند، زیرا او به صورت جوان باز می‌گردد، در حالی که آن‌ها او را پیر فرتوت خیال می‌کنند.[6]

امام صادق علیهالسلام می‌فرماید:

242. اما انه لوقد قام لقال الناس: انی یکون هذا و قد بلیت عطامه منذ دهر طویل؟!

هنگامی که او قیام می‌کند، مردم می‌گویند: چگونه ممکن است که این او باشد، او باید قرن‌ها پیش استخوان‌هایش پوسیده باشد.[7]

آری او ظهور می‌کند و شادابی و طراوت جوانی‌اش همه را به شگفت وا می‌دارد، منتظر باشید که من نیز همراه شما از منتظران هستم.[8]

و هرگز از عمر طولانی او دچار شگفت نشوید که درگذشته عمرها دراز بود و در آینده نیز دراز خواهد شد، فقط از عمرهای کوتاه خود دچار شگفت شوید.

  • مهدی پور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">